
استفاده از برندسازی احساسی برای ارتباط با مشتریان
طبق گزارشی توسط SproutSocial، 88 درصد از مصرفکنندگان آنلاین از تمسخر برندهای طرفداران خود قدردانی نمیکنند، در حالی که از هر 4 کاربر 3 نفر از مواجهه با طنز در بازاریابی لذت میبرند. این گزارش بیان میکند که 71 درصد از کاربران اینترنت، برندهای درگیر در گفتمان سیاسی را آزاردهنده میدانند. علاوه بر این، هزارهها 50 درصد از کل توییتر را تشکیل میدهند و پایگاه کاربر اینستاگرام.
واضح است که برندها قدرت تأثیرگذاری بر احساسات مصرف کنندگان را دارند. مصرف کننده مدرن انتظار دارد که یک برند دارای نوع خاصی از شخصیت باشد. این امر به ویژه برای Millennials و Generation Z صادق است. بنابراین برای ایجاد چنین نام تجاری معاصری، بازاریابان باید مقادیر زیادی از داده ها را در مورد رفتار مصرف کننده تجزیه و تحلیل کنند. به همین دلیل است که برندسازی احساسات محور و داده محور باید دست به دست هم بدهند.
برندسازی احساسی چیست؟
در ارتباطات بازاریابی، برندسازی احساسی به تمرین ساخت برندی اشاره دارد که به خوبی با احساسات، خواسته ها و آرزوهای مصرف کنندگان طنین انداز می شود. برندسازی عاطفی موفق باعث واکنش عاطفی در مصرف کننده می شود. این میل به یک خدمات یا محصول خاص را ایجاد می کند که نمی تواند کاملاً منطقی باشد. به جای اینکه تصمیمات خرید خود را بر اساس حقایق اتخاذ کنند، اقدامات مصرف کنندگان با احساس عشق، پیوند یا همراهی هدایت می شود.

شروع با برندسازی احساسات محور
اگر میخواهید برندی با روابط قوی با مشتری بسازید، برندسازی هیجانمحور راه خوبی است. مهم نیست کسب و کار شما در کدام صنعت فعالیت می کند. برندسازی احساسی حتی در بازارهای بسیار خاص بازارهای B2B، اما شما باید پاسخ عاطفی مناسب را ایجاد کنید.

%0A%0A
پس چگونه برندها در مورد نوع احساسی که می خواهند برانگیزند تصمیم می گیرند؟
برانگیختن نوع مناسب احساسات
برای تعیین انواع محرکهای عاطفی که با خریداران شما بهترین کار را میکنند، باید نقاط درد آنها را درک کنید. درد واکنشهای احساسی شدیدی را برمیانگیزد و از آنجایی که احساسات خرید را توجیه میکنند، این بهترین مکان برای شروع است.

%0A%0A%0A%0A
اما چه نوع احساساتی باید در خریداران خود ایجاد کنید؟ خوب، این به شدت به آنچه می فروشید بستگی دارد. به عنوان مثال، اگر محصول شما یک نرم افزار آنتی ویروس باشد، نکته اصلی فروش شما قابلیت اطمینان و امنیت خواهد بود. بنابراین، شما می خواهید احساس امنیت و آرامش را در مصرف کنندگان خود ایجاد کنید. اگر احساس کنند یک برند قابل اعتماد همیشه در کنار آنهاست، خیلی سریعتر به تصمیم خرید میرسند.
روابط با مشتری را تقویت کنید
این مهم است که در هر نقطه تماس، پیام عاطفی یکسانی را با مشتریان خود تقویت کنید. این بدان معنی است که شما از ابتدا به یک استراتژی ارتباطی یکپارچه نیاز دارید. برای ایجاد ثبات عاطفی، از واژگان مشابه در رسانه های اجتماعی، وب سایت خود یا در ارتباط مستقیم با مشتریان خود استفاده کنید. به این ترتیب، احساسات را در قلب وعده برند نگه خواهید داشت.

واژگان احساسات فقط به کلمات متکی نیست. برای تقویت پیامهای احساسی همیشه، باید به روانشناسی رنگها، اشکال، موسیقی (در محتوای ویدیویی و پادکست) و غیره فکر کنید. بسیاری از چیزها میتوانند محتوای احساسی داشته باشند، مثلا محصولات، کالاهای مارک دار، بسته بندی و موارد دیگر. وقتی متوجه شدید که خریداران بالقوه شما چه کسانی هستند و چه مشکلاتی دارند، و همچنین اینکه چه احساساتی آنها را وادار به خرید محصولات شما می کند، در راه ایجاد یک برند احساسات محور هستید.
در مورد داده چطور؟
دادهها همیشه نقش حیاتی در مورد برندسازی داشتهاند. امروزه برندها از هوش داده استفاده می کنند تا بیاموزند که چگونه به بهترین و شخصی ترین شکل ممکن به خریداران بالقوه خود نزدیک شوند. برندها از این همگرایی دادههای مشتری و احساسات استفاده میکنند تا راهحلهای مناسبی را برای رسیدگی به مشتریان بیابند. نقاط درد از طریق تجزیه و تحلیل دادهها، میتوانید بیاموزید که مشتریان شما چه کسانی هستند، از کجا آمدهاند، چه نوع محتوایی را ترجیح میدهند و غیره. بیایید نگاهی بیندازیم که چگونه میتوانید یک نام تجاری مبتنی بر داده ایجاد کنید.
از تجزیه و تحلیل داده ها سرمایه گذاری کنید
برای به دست آوردن اطلاعات مورد نیاز، مجبور نیستید برای ابزارهای تجزیه و تحلیل داده ها هزینه گزافی کنید. ابزارهای رایگان مانند Google Analytics و Google Search Console (GSC) اینجا هستند تا به صاحبان کسب و کار کمک کنند تا از داده های خود ارزش استخراج کنند.
میتوانید از Google Analytics برای درک دادههای دریافتی از هر نقطه تماسی، چه وبلاگ، وبسایت، برنامه و غیره استفاده کنید. این ابزار اطلاعات مهمی در مورد نحوه تعامل خریداران با نام تجاری شما در اختیار شما قرار میدهد. این به شما نشان میدهد که کسبوکارتان کجا واقعا خوب کار میکنند، بنابراین میتوانید از این اطلاعات بر این اساس استفاده کنید. GSC به شما کمک می کند موقعیت خود را در صفحات نتایج موتور جستجو (SERP) تجزیه و تحلیل کنید. این به شما بینشی میدهد که پرسشهای مربوط به وبسایت شما از کجا میآیند، و همچنین اینکه چگونه صفحات محصول و خدمات شما در SERP رتبهبندی میشوند.
استفاده از این دو ابزار به تنهایی میتواند به شما کمک کند تا دریابید کدام محتوا برای مخاطبان خاص بهترین عملکرد را دارد. از آنجایی که شما در حال اندازه گیری تعاملی هستید که منجر به خرید می شود، این ابزارها می توانند به شما کمک کنند تا از طریق آزمایش A/B ساده درآمد را افزایش دهید. . ببینید چه چیزی کار می کند و چه چیزی خوب نیست و با رویکرد دیکته شده توسط مخاطبان خود ادامه دهید. به یاد داشته باشید، اگر واقعاً می خواهید یک برند قابل اعتماد بسازید، احساسات و داده ها باید دست به دست هم بدهند. مشتریان باید هنگام تعامل با برند شما احساسات مناسبی را احساس کنند و تنها راه رسیدن به این هدف، شناخت آنها از طریق دادهها و تحلیل رفتار.
چرا هر دو نه؟
واقعیت این است که مصرف کنندگان مدرن به آنچه مارک ها می گویند و انجام می دهند اهمیت زیادی می دهند. آنها همچنین نمی خواهند متقاعد شوند که چیزی بخرند. آنها می خواهند که برندها احترام آنها را به دست آورند. در مورد روانشناسی پشت احساسات بیاموزید و دریابید که چه چیزی باعث واکنش های عاطفی مشتریان شما می شود. به محتوای نوشتاری و بصری و مأموریت برند خود در ارتباط با صنعتی که در آن فعالیت می کنید فکر کنید.
از دادهها در هر مرحله استفاده کنید، اما با خریداران خود بهعنوان یک عدد تلقی نکنید. به شخصی سازی فکر کنید، این به شما کمک می کند تا در مورد انواع مختلف خریداران و نحوه برخورد با آنها بیاموزید. پس این بحث یکی در مقابل دیگری نیست. این بیانیهای است که اهمیت پیوند قوی بین دادهها و احساسات را مشخص میکند، بهویژه وقتی صحبت از برندسازی میشود.