حیاتی ترین منبع در زندگی ما زمان است. اما گذشت زمان از دست ما خارج است. ثانیه ها ادامه می یابند با این حال، میزان کارآمدی ما در استفاده از زمان تعیین میکند که آیا میتوانیم کارها را بهتر انجام دهیم یا نه. وقتی زمان را به طور ناکارآمد سپری می کنیم، آنچه را که واقعاً می توانیم انجام دهیم از بین می بریم. سوال این است: “چگونه کارها را بهتر انجام دهیم تا در زمان صرفه جویی کنیم؟” وقتی کسبوکاری را اداره میکنیم، مهم است که به این سؤال پاسخ دهیم.
علاقه به فروش، بازاریابی و بهترین شیوه های خدمات مشتریزمانی شروع می شود که یک تجارت شروع به رشد می کند. به طور ناگهانی، برقراری ارتباط بین بخش ها بسیار سخت تر می شود. وقتی تیم کوچکتری داریم، میتوانیم عملکرد نمایندگان فروش را با کار کردن با آنها 1:1 بهبود بخشیم، با آموزش نحوه تولید سرنخهای بهتر، بازاریابی را بهبود بخشیم، و به بخش خدمات مشتری نحوه ارتباط بهتر با مشتریان را آموزش دهیم. اما با رشد ما این مقیاس پذیر نیست و مستعد ناکارآمدی هستیم.
طبق تحقیقات Forrester
اهمیت هم ترازی
DataMentors پیدا شد اینکه مشتریان مایلند برای تجربیات مثبت هزینه بیشتری بپردازند – و برای شرکت هایی که این کار را انجام می دهند، تحقیقات نشان می دهد که نرخ رشد معمولی دو برابر نرخ رقبای آنها است. خدمات مشتری باید گسترش طبیعی فروش باشد، و اگر میخواهیم کسبوکار کوچک خود را سادهتر و کارآمدتر کنیم، فروش باید توسعه طبیعی بازاریابی باشد.
راز موفقیت یک شرکت نسبتاً ساده است: درک نیازهای مشتریان خود و ارائه آن. فراتر از این، ایجاد یک تجربه مثبت مشتری از اهمیت برابری برخوردار است. پس از به دست آوردن فروش، باید تعامل را زنده نگه داریم. چگونه این اتفاق بیفتد؟ ما این کار را با همسو کردن بازاریابی، فروش و خدمات مشتری انجام می دهیم.
تراز کردن زمانی اتفاق میافتد که اطلاعات در سراسر شرکت به اشتراک گذاشته شود. و هنگامی که سه بخش از یک مکان به داده ها دسترسی داشته باشند، این امکان پذیر می شود و در زمان صرفه جویی می شود.
اهمیت داشتن یک مکان مرکزی که در آن همه داده ها ذخیره می شوند به معنای شفافیت است. ما دید واضحی نسبت به جایی که هر نقطه تماسی ایجاد شده است داریم… سرب در چه مرحله ای است… و راهبرد چه سفری را طی کرده تا به جایی که اکنون است برسد. وقتی بتوانیم به این سؤالات پاسخ مثبت دهیم، در فرآیندها و فعالیت های تجاری خود کارآمدتر می شویم.
بیایید تاکتیکهای زیر را بررسی کنیم که به بخشهای بازاریابی، فروش و خدمات مشتری ما کمک میکند تا با فناوری مناسب کارآمدتر و همکاری بیشتری داشته باشند.
1. ارتباط
با حصول اطمینان از اینکه سه تیم در یک صفحه هستند، تعیین مجموعههای مشترکی از تعاریف برای هر مرحله از قیف فروش به معنی. همه باید بدانند که برای هر مرحله از چرخه فروش چه تعاریفی وجود دارد. این به کسب و کارها امکان می دهد سفر مشتریرا ترسیم کنند. . داشتن ارتباط واضح بین سه بخش زمانی کار می کند که ما از یک پلتفرم واحد کار می کنیم که تمام داده ها و نقاط تماس مشتری را ذخیره می کند. Agile باعث می شود این اتفاق بیفتد.
2. در زمینه مواد بازاریابی همکاری کنید
گفته شده است که فروش از 60 درصد مواد بازاریابی استفاده نمی کند. چرا؟ زیرا هیچ مکان مرکزی وجود ندارد که همه آن ذخیره شود. بدون مواد بازاریابی مانند محتوای ایمیل، ارتباط تیم های فروش با سرنخ ها پس از آماده شدن برای فروش دشوارتر می شود. علاوه بر این، بدون دسترسی به تاریخچه برای خدمات مشتری، ممکن است برای نمایندگان خدمات درک هر مشتری و نیازهای آنها دشوارتر باشد. ایجاد مواد کلیدی بازاریابی در سراسر شرکت و اطمینان از اینکه همه در هر زمان به آن دسترسی دارند منجر به کارایی می شود. یک ابزار همه کاره می تواند این کار را انجام دهد.
3. یکپارچه سازی داده ها
یک مشکل عمده برای بسیاری از مشاغل کوچک که به تدریج در حال رشد هستند این است که تیم های آنها در سیلوهای داده کار می کنند. فروش نسبت به تعاملات بازاریابی با مشتری قابل مشاهده نیست، و باعث میشود پشتیبانی مشتری بدون درک مکالمه قبلی انجام شود. با یکپارچه سازی داده ها، فراتر رفتن از کار در سیلوها امکان پذیر می شود. و چه فناوری می تواند آن را محقق کند؟ یک CRM چابک همه کاره یک رکورد مشترک را فراهم می کند که هر سه بخش می توانند از آن استفاده کنند. انتقال از سیلوهای داده به یک مخزن واحد ساخته شده از دادهها که برای همه تیمها قابل دسترسی است، ممکن میشود.
4. جلسات هفتگی
هنگامی که ما جلسات هفتگی بررسی مشتریان بالقوه و سرنخ را با بازاریابی و فروش برگزار می کنیم تا کیفیت سرنخ های هفته قبل را بررسی کنیم، اطمینان حاصل می شود که همه با دانستن اینکه دقیقاً در رابطه با تولید سرنخ و مدیریت مشتری. هنگامی که خدمات مشتری را در ترکیب قرار می دهیم، دریافت بازخورد در مورد تجربه مشتری پس از فروش، بینش های کلیدی را در مورد آنچه ممکن است نادیده گرفته شده باشد، نشان می دهد. خدمات مشتری برای پاسخ به سؤالات در مورد مشتریان و ارائه بینشی در مورد تلاشهای بازاریابی و فروش قدرت مییابد.
5. اهداف یکپارچه
باز نگه داشتن خطوط ارتباطی بین بازاریابی، فروش و خدمات مشتری برای کسب و کارهای کوچک حیاتی است و به منظور بهبود کارایی کار، همیشه باید برنامه ای برای داشتن اهداف مشترک در سراسر شرکت وجود داشته باشد. با اهداف مشترک، تیم ها یکپارچه تر و مشارکتی تر می شوند. و در نهایت کارآمدتر.
غذای مهم
با ظهور فن آوری بازاریابی و فروش، متوجه شدیم که هر دو تیم زمانی که همسو باشند می توانند به طور قابل توجهی کارآمد شوند. این مفهوم جدیدی نیست با این حال، مکالمه بیشتر و بیشتر به سمت ضرورت گنجاندن خدمات مشتری در ترکیب پیش می رود. و برای اینکه این اتفاق بیفتد، فناوری باید بتواند این سه تیم را با هم ادغام کند. با این حال، ما ادغام موفقی مانند این را در پلتفرم های دیگر ندیده ایم. هیچ راه حل قوی و یکپارچه ای وجود ندارد که یک انتقال یکپارچه برای سرنخ ها از بازاریابی، فروش و خدمات مشتری ایجاد کند. اگر متوجه شده اید که این یک ضرورت برای کسب و کار شماست، CRM چابک می تواند ابزاری برای بهبود کارایی کار در شرکت شما باشد.